تک ترانه ابراهیم رضاپور آهوی بی خونه / ویژه محرم ۹۹

امام مهربونی ها شهید قصه و غربت
بگیر دست منو بازم تو این تنهایی و زلمت
کبوتر میشم و اونقدر توی این سحن میشینم
که این احساس دلتنگی بره با گریه از سینم
پناه من تویی آقا می خوام پیش خودت باشم
مثل آهوی بی خونم ضمانت کن منو بازم
پناه من تویی آقا می خوام پیش خودت باشم
مثل آهوی بی خونم ضمانت کن منو بازم
صدای باد میپیچه هنوزم تو ذل این شهر
یه ظالم توی این غربت شهیدت کرد با اون زهر
مصبیت بود و ماتم بود غروب هشتمین.خورشید
هنوزم اشک این درد و میشه تو چشم این دنیا دید
پناه من تویی آقا می خوام پیش خودت باشم
مثل آهوی بی خونم ضمانت کن منو بازم
پناه من تویی آقا می خوام پیش خودت باشم
مثل آهوی بی خونم ضمانت کن منو بازم